Search: گرگینه
23 stories
𝑻𝒉𝒆 𝒓𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏 𝒇𝒐𝒓 𝒎𝒚 𝒑𝒆𝒂𝒄𝒆

چی میشه اگه کیم تهیونگ ولیعهد ومپامپر ها و جئون جونگکوک ولیعهد پک گرگینه ها دو دشمن خونی متوجه بشن لونا و ملکه شون در واقع یک نفر هست !

34.7K 26 5.4K
WOLF

❌COMPLETE❌Triplet harry edward marsel#larryتخیلی _گرگینه :Sorry baby, but you are an omega***:متاسفم عزیزم اما , باید قبول کنی تو یه امگا هستی ..🌼🌹🌻🌺

128K 38 20.4K Full
𝑺𝒕𝒐𝒏𝒆 𝑶𝒇 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑷𝒐𝒘𝒆𝒓

«کامل شده»داستان از اینجا شروع میشه که بعد از 1000 سال یک شخص آواتار با تمامی قدرت ها بدنیا میاد ولی هنوز با بدنیا نیومدنش لواتاریا جنگ رو با خوناشام ها و گرگینه ها شروع میکنن.کیــم تهیونگ رییس تمامی خوناشام ها و کیــم نامجون آلفا و رییس پک گرگینه ها با متحد شدن هم دیگه به جنگ با لواتاریا میرنو داستان با دنیا اومدن جئون جانگ کوک با چشمای رنگی شروع میشه......❥𝑵𝒂𝒎𝒆 𝑩𝒐𝒐𝒌:𝒔𝒕𝒐𝒏𝒆 𝒐𝒇 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒑𝒐𝒘𝒆𝒓❥𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑻𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌-𝒀𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏❥𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:-𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝑽𝒂𝒎𝒑𝒊𝒓𝒆-𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒐𝒓𝒔-𝑺𝒎𝒖𝒕❥𝒕𝒉𝒆 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:𝑺𝒂𝒏𝒂𝒛

85.3K 32 9.9K
Lost Luna

لونایی که از همون اول نحس می‌دونستنش و قبل اینکه تاجگذاری کنه با یه نقشه اتاقشو آتیش میزنن و آلفایی که درست جلوی چشاش شاهد سوختن جفتشه بدون اینکه کاری از دستش بر بیاد

533 5 38
آلفاهای عشق❤️✨

تهیونگ،جونگکوک و جیمین پسرخاله های هم هستن ( هر سه مادراشون جداست )⁦این سه نفر از زمانی که به دنیا اومدن کنار همن و خیلی همو دوس دارن ،تهیونگ و جونگکوک تا زمانی که چیمی باهاشون بود همیشه ازش مراقبت می‌کردن یعنی تا زمان 6سالگی جیمین چون عقیده داشتن که آلفاهای جیمینن،بعد از اون جیمین ازشون جدا میشه و یه مدت طولانی نمیتونن ببیننش و این برای هر سه نفرشونم دردناکه .حالا چی میشه اگه جیمین بعد از سال ها برگرده پیششون؟یعنی چه رفتاری باهاش دارن؟آیا هنوزم دوسش دارن ؟ژانر : کمی دارم، عاشقانه، امگاورس،امپرگ، تریسام،گرگینه ای،اول از وقتی که بچه بودن شروع می‌کنم،امیدوارم خوشتون بیاد✨💜🫂

48.1K 20 4.7K
Red

کاپل:ویکوکمین، بقیه در صول داستان ژانر:کمی ترسانک و رازالود ، کمی کمدی، عاشقانه ، تریسام، اسمات، کرگینه خوناشامی

13.7K 11 1.8K
𝐁𝐥𝗼𝗼𝐝 𝗺𝐢𝐬𝐭𝐫𝐞𝐬𝐬

داشتن خون حوا...!؟ آدم با ارزش...!؟ چه اهمیتی داشت!؟ چه اهمیتی داشت تا وقتی که به همون دلیل، تاریکی روز به روز من رو بیشتر در خودش میبلعید و پنجه های تیزش، قلب و روحم رو خراش میداد!؟ چه اهمیتی داشت...وقتی قرار بود آخرش چیزی جز مرگ نباشه!؟ یعنی...واقعا قرار بود به خاطرش بمیرم...!؟ من با ارزشم...یا این خون لعنتی...!؟چیزیی که همون اول از دیدن اون عمارت دریافت کردم خوب نبود...اما سوالی که پیش میاد اینه اگه من کنجکاوی نمی‌کردم و وارد اون آکادمی نمیشدم‌ چه اتفاقی میفتاد...؟ از کنار چه چیز ها مثل یک آدم کور رد میشدم...؟ و از چه خطر هایی درامان میموندم...؟.

329 13 24
VAMP | Omega

Genre : "fantasy" "Romance" " Smut" "......" "Vampire" "werewolf " "Omegavers"...Cap :"Vkook""..."Up: "یکشنبه ها""By Amador"***#1🥇فانتزی***تنها موجودات باقی مانده روی زمین، خوناشام ها و گرگینه ها هستن. خوناشام ها به قشر برتر تبدیل شده و از گرگینه ها برای آزمایشات و منافع شخصی خودشون به عنوان برده و موش آزمایشگاهی استفاده میکنن!در این بین، تنها امگای مرد موجود،جونگ کوک، به دست اونها افتاده ،از آزمایش جان سالم بدر می بره و به اولین نمونه موفق ومپ امگا یا دورگه خوناشام_گرگینه تبدیل میشه!درست وقتی که فکر میکنه تا آخر عمرش بازیچه خوناشام هاست، ولیعهد کیم با تزریق فرمون آلفا به خودش، اون رو نجات میده...***+عوضی... برای یه پیرمرد خیلی هورنی هستی -یااااا...من کجام پیرمرده+تو حداقل دویست سالته ...دروغ میگم شوگر ددی؟-یبار دیگه بهم بگو تا نالتو در بیارم!+ تهدید در نظر بگیرمش؟

36.1K 40 5.9K
🌙Blood Roses

🌙نام فیک : Blood Roses🌙ژانر : vampire x werewolf🌙روز های آپ : نامعلوم🌙کاپل : کوکمین ، نامجین ، سُپ🌙وضعیت فیک : در حال آپ🌙نویسنده : bulletproof_8 🌙مترجم : jisa🌙 _ گل مورد علاقت چیه؟ + شاید رز های خونی..از زمان های قدیم خوناشام ها و گرگینه ها دشمن های سرسخت هم بودند که سرسختانه مورد نفرت همدیگه قرار میگرفتند. این قانون طبیعت بود یا میشد گفت " یه جور وعده برای آرامش و ادامه ی بقا"قوانین ساده بودند، خبری از کشت و کشتار ، تجاوز به قلمرو و هیچ رابطه ی عاشقانه ای نبود. کی میتونست عاشق یه گرگینه ی قاتل باشه؟

1.4K 5 256
☆My short stories☆

my previous love_اعتراف کردم،اما چه دیر!چون هم من زده شدم از عشقمان هم تو از معشوق خود...prince of death_زندگی معنایی ندارد،اگر هم دارد مهم نیست!تو لذتش را ببر..Pleasant first Wednesday_تو مانند خورشید،در میان غم و اشک هایم به هنگام شب طلوع کردی..

41 3 5
𝖳𝗁𝖾 𝗇𝗂𝗀𝗁𝗍 𝗈𝖿 𝗁𝗈𝗐𝗅𝗌 | 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏

در افسانه های محلی آمده است که هزاران مایل دورتر از شهر سئول جنگلی وجود دارد،جنگلی که رازهای زیادی در خود پنهان کرده و موجوداتی عجیب که فقط در افسانه های محلی از آنها یاد شده در آن وجود دارند.موجوداتی که در گذر زمان از آنها افسانه هایی گفته شده و گوش ب گوش چرخیده شده،کمتر کسی آنها را به چشم دیده و بعد از دیدن آن موجودات همانند یک موجود دیوانه شده که با دیدن ماه کامل در شب اختیار خود را از دست می‌دهد!-داستان زندگی پسری به نام کیم تهیونگ را بیان می‌کند که ۱ ماه به بلوغ او مانده و او خانواده ای ندارد،پول کمی در دست دارد که پس اندازش است و قصد دارد با آن پول خانه ای بخرد!سر انجام پس از تحقیقات متداوم و پرس و جو های بسیار خانه ای خارج از شهر پیدا می‌کند که می‌تواند با پول کمی که در دست دارد آن را بخرد،آن خانه بر خلاف ظاهر قدیمی راز های زیادی در خود پنهان کرده،راز هایی که می‌تواند زندگی کیم تهیونگ را عوض کند.آیا کیم تهیونگ می‌تواند با سرنوشتش کنار بیاید؟چه چیزی منتظر کیم تهیونگ است؟-ما را در این داستان همراهی کنید.𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍:𝖩𝗎𝗇𝗎𝖺𝗋𝗒16-2023𝖤𝗇𝖽:...𝖴𝗉𝖽𝖺𝗍𝖾 𝖳𝗂𝗆𝖾:قولی بابت آپ بهتون نمی دم هر وقت تونستم براتون آپ می کنم𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏,𝖸𝗈𝗈𝗇𝗆𝗂𝗇𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾

677 6 151
HappyBerthDay

قبل از شروع وانشات،یه توضیح کوچولو میدم دربارش:اول اینکه امگاورسه،کریس یک آلفاست و سوهو امگا.دوم،خودتون هم میدونین تو دنیای امگاورس بارداری امگاهای پسرامکان پذیره،پس زوج داستانمون ده تاگرگینه کوچولو دارن.سوم،مجموعه وانشاتای تولد،قراره تو تولد هرکدوم از اعضایه پارتش اپ بشه وبا کریس شروع شده،ولی ترتیب خاصی ندارن وممکنه پارت های آینده از نظر زمانی قبل یابعد از این یکی پارت باشن.پس قرارنیست هرهفته آپ‌مرتب داشته باشیم،فقط تو تولدهایامناسبت ها یک وانشات جدید ازهمین مجموعه اپ بشه.درکل پارت ها به هم ربط ندارن،یعنی اینجور نیست که اگر بقیه رونخونین،متوجه داستان این پارت نشید،داستان‌هاروند خاصی ندارن و بیشتر فان وفانتزی هستن وزندگی روزمره وشلوغ خانواده وو رو نشون میدن.در آخر،امیدوارم خوشتون بیاد،این نوشته های کوتاه خنده به لب هاتون بیاره و مثل همیشه حمایت کنین.

5.1K 16 1K
Give me back/منو بهم پس بدید

چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میارهمیدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقشغمگین از خانوادشناامید از خانواده نامزدش وپر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپامگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اندکاپل: ویمینکوک

20K 12 3.1K
°•𝓡𝓮𝓿𝓮𝓪𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓮𝓬𝓻𝓮𝓽 𝓸𝓯 𝓙𝓮𝓸𝓷 •°♫︎

[افشای راز جئون]کاپل اصلی:تهکوک /کوکوی[درحال ادیت]خانواده جئون....قدیمی ترین و قدرتمند ترین خانواده کره جنوبی ؛و اولین خانواده در کل آسیا که میزبان اصیل های قدرتمند بودند.خانواده ای که از یک جا به بعد تبدیل به یک خاندان قدرتمند و بزرگ و "تاریخی" شدند!خاندانی که باعث صلح بین گرگینه ها و خونآشام ها و همینطور انسان ها شد و از جنگ و کشتار های بزرگ جلوگیری کرد.🩸⚔خاندانی که همه جانبه صلح رو ایجاد کرد و همین دلیل سبب شد تا همه پک ها از بین بره و همه شون حتی آلفا های اون پک ها(آلفا های پک ها هم قدرتمند هستند که مسئولیت آلفا شدن رو قبول میکنند) یک فرد از خانواده جئون رو به عنوان آلفاشون انتخاب کنند‌.🐺🕰ولی همه چی در شبی از بین رفت...در مهمانی ای که همه ی اعضای آن دعوت شده بودند و دور هم جمع بودند.... صدای جیغ های بلندی میومد...در خواست های کمک...خواهش هایی برای نجات جونشون...-اون لعنتی همش دستش میرفت سمت جاهای ممنوعه ، آخرسر مجبور شدم کراواتم رو در بیارم و دور دستش ببندمُ بگم :از الان ترجیح میدم بسته باشه.-بزار یک بار برای همیشه خودم رو معرفی کنم.جئون جونگکوک هستم!وارث خاندان جئون! -دلم برات تنگ شده بود ددی!

3.4K 2 223
My fucking werewolf

می دوم . در میان جنگل مهتاب خورده می دوم . شاخه های با بی رحمی چنگ می اندازند . پاهایم از ترس توان ندارند . خار بوته ها دستانم را میخراشند . درد دارد . همه چیز درد دارد . اما این کاریست که میکنم . می دوم . همیشه وقتی می دوم تنها یک چیز در سرم تکرار میشود . پایان ...اینکه اون ماموریت فاکی رو بی هیچ عیب و نقصی تموم کنم . اما حالا فقط یک چیز تکرار میشود .... هری . هری . هری باید برسم . باید برسم قبل از اینکه تبدیل بشه . اون قراره درد بکشه . دوباره . برای هزارمین بار . قلبم در سینه ام می کوبد .هری . خیلی دیر شده ؟ و ....... اونجا بود در مهتابی ترین قسمت جنگل . جنگلی همرنگ چشمانش . چشمانش زمانی که در عشق و شهوت غرق میشود .فریاد میکشید . آن قدر که تا فرسنگ ها شنیده میشد . دستانش . دستان کشیده و شیری رنگش . دستانی که تا همین چند لحظه پیش به سفیدیِ مهتاب بود . حالا به رنگ خاکستریِ تیره در اومده بود . انگشت هاش که مثل یک گرگ شده بود ." زود باش ...... زود باش عشق من ...... آروم باش هریه من . آروم باش " -------------------------------------------------هری و لیام چندین قرنه که گرگینه ان و فقط یک چیز طلسم رو باطل میکنه .... عشق واقعی . اما کی حاضره عاشق یک گرگینه ی وحشی بشه ؟ژانر : مافیایی _ رومنس _ تخیلی

104 6 13
Love Trap

در پس سرزمین گرگینه ها جایی که قلمروی قوی ترین پک گرگینه بود متاسفانه هایبرید های ظریف که جزو قشر ضعیف جامعه به شمار می رفتن هیچ جایگاهی براشون نبود و تمام اون ها به عنوان برده‌ی جنسی به خدمت قوی ترین آلفاهای پک درمی‌اومدن؛ اما در شب اول سپتامبر که ماه به زیبایی می‌درخشید و سرزمین پترا لباس سفید به تن کرده بود پسری متولد شد، پسری که قرار بود سرزمین پترا رو تغییر بده.کاپل: ویکوکژانر: امگاورس، عاشقانه، هپی اند، انگست، راز آلود

13 4 0
power [L.S]

خب یه چیزه خیلی متفاوت،یجورایی داستان غمگینه و خب صحنه های خشونت زیاد داره اگه روحیه لطیف دارین بهتره نخونین.و اینکه کمی حالت معمایی دارهشخصیت تخیلی توش قراره زیاد باشه و دلیل قرار دادن بعضی اشخاص مثل هری و زین و بریتنی و ...بخاطر دیدن شدن بیشتر داستانه......ما چرا بدنیا اومدیم؟که برده اونا باشیم؟صداهای جیغشونو میشنوی؟اون بهم گفت درگیر اینجور چیزا نباشم...هشدار بود...دلم به اون زندگی یکنواخت تنگ شده ولی نمیشه گف عاشق این جهنم نشدم...جوری بهم اعتماد کن که بتونم کنترلت کنم و یهو ولت کنم آره من اینم مدی من اینم

370 9 33
Twilight🕸️🍷

ژانر:خون آشام،گرگینه،تخیلی

88 1 4
Are You My Luna?

[تو لونای منی؟]کامل اصلی: تهکوکجونگکوکی که به خاطر از دست دادن پدر و مادرش (آلفا و لونای پک) و امگا بودنش و از همه مهم تر نشونش ب عنوان "لونای جدید پک" مجبور میشه با کسی غیر جفت حقیقیش ، جفت و مارک بشه.... تهیونگی که بیخبر از اتفاقاتی که برای جفتش درحال افتادنه به همراه جین وارد پک جدید میشه....کاپل اصلی:ویکوکزمان اپ: نامشخص

2.6K 2 242
My Knight

شاهزاده الفی ک ب علت بیماریش بیش از حد ب شوالیش وابسته شدهچی میشه اگه اونا فاصله رو از بین ببرن و مثل دوتا عاشق و معشوق با هم رفتار کنن؟چیزی ک از بچگی حتی فکرشم نمیکردهحالا این وسط اگه یکیشون واقعا عاشق شده باشه چی؟اونوقت چی میشه؟نویسنده:sg

184 1 9
Bloody Rose🥀

ژانر:وانشات، سکرتکاپل:سونگساننویسنده:ویلانورادو هم پیمان، دو جفت روحی، توسط سرنوشت از پیش تعیین شده راهشان بهم دیگه گره میخورد..از نژاد ها و ادیان مختلف..گاهی این تکامل چیز هایی را سر راهت قرار میدهد که خواسته یا نخواسته بودنش غیر قابل پیش بینی میشود.. اما وقتی هدف تغییر و رشد این مخلوقات ارزشمند است، همه ی این اتفاقات قابل پذیرش میشوند.. "-رز سرخ مخملی من..سرنوشتی که تو کتاب زندگیت مینویسی توسط خودت رقم میخوره..اما گره خوردن راه منو تو چیزی فراتر از تصوراتت بوده.."

142 1 20
به جنگ در اوکرائین پایان دهید - ناتو را منحل کنید

دو کشور بزرگ اروپا در حال جنگند. علت فوری این وضعیت، گسترش ناتو و طرح آن برای محدود ساختن امپراتوری رقیب خود، روسیه، با ایجاد پایگاه‌های بزرگ نیرو و سلاح‌های کشتار جمعی در امتداد مرزهای غربی و جنوبی آن و تسلیح و آموزش گسترده نیروها و شبه نظامیان اوکرائینی، به ویژه به وسیله انگلیس، بوده است. روشن است که این طبقات کارگر روسیه و اوکرائین هستند که سنگین‌ترین هزینه را در این درگیری نظامی ادامه‌دار خواهند پرداخت. حزب کمونیست ایرلند همبستگی خود را با طبقات کارگر روسیه و اوکرائین و با کمونیست‌های هر دو کشور اعلام می‌کند، و ما در غم و اندوه سربازان و خانواده‌های آن‌ها، قربانیان جنگ درون-امپریالیستی شریک هستیم.

3 1 0