Search: ارباب برده ای
32 stories
𝑖𝑙𝑙𝑒𝑐𝑒𝑏𝑟𝑎

فیک: اغواگری (الیسبرا)کاپل: کوکمیـن ژانر: رمنس، رمزالود، اسمات، انگست، درام سیاهی و سفیدی که در نور و سایه تضاد یکدیگر ایستاده اند، همدیگر رو تکمیل میکنند.چی میشه اگه روزی سیاهی بر نور پیروز بشه؟درسته که مهتاب انعکاس نور خورشیده!اما این خورشیده که قرار بود از بین بره... نه ماه!***روز آپ: هفته ای یکبار (روز نامشخص)

21.1K 36 2.5K
اسم فیک:معذرت میخوام ارباب

خلاصه ی فیککیم نامجون بخاطره مادرش مجبور میشه بره خدمتکار کیم سوکجین یکی از پولدار ترین ادم کره ی جنوبی بشه اما چی میشه که کاپل ها:جینجون و یونمین

2.9K 6 145
Sleeping beauty 🥀

داستان بر می گرده به دوران چوسان موقعی که ملکه گاگا و شاه آگوست دی با چهار دختر خود ( اعضای بلک پینک ) و شاهزاده تهیونگ زندگی می کردن ................در آن طرف فرشتگانی که به روی زمین تبعید شده بودند توسط ارباب تاریکی ها طلسم شده اند و سه تا از آن فرشتگان یعنی جیمین جانگ کوک و بکیون نام دارن‌....‌............چی میشه که جانگ کوک برده قصر الماس بشه و شاهدخت جنی و از آن طرف شاهزاده تهیونگ عاشق جونگ کوک بشن ولی اونها باید بدونن که جانگ کوک تنها متعلق به یک نفر است و آن هم ارباب تاریکی ست .............ژانر : خشن ، امپرگ، انگست، اسرار آمیز ،غمگین ............کاپل: ویکوک ، جیکوک ، یونمین، دختر پسری

2.2K 4 207
𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒂𝒏𝒅 𝒑𝒂𝒊𝒏

[پایان یافته]پسری که به بردگی گرفته میشه ولی بعدها متوجه میشه عاشق اربابش شده.......

23.2K 19 1.4K
Fake love

مقدمه:ریوجین دختری خشک و مغروره که همه ازش حساب میبرن ازش میترسن چون اون یه اربابه...اون یه برده داره به اسم جونگ کوکیه شب یه اتفاقی میوفته که همه چی از این رو به اون رو میشه⁦⁦•__•⁩کاپل:نامعلوم:))ژانر:اسمات،عاشقانه،کلکل،کمی طنز،

6.3K 14 248
sisu

سیسو؛ کلمه ای فنلاندی با نوشتار Sisu یا Sisus به معنای (درونی) است، که مردم اون رو به عنوان جرات نیز ترجمه می‌کردن. با گذشت زمان از این کلمه برای سرسختی، عزم، حس یک انگیزه نیز نام برده شده. *** در میان نبرد خونین میدان جنگ، طبیبِ سلطنتی پارک جیمین، دست به کار خطرناکی می‌زند و با نجات سرباز دشمن خود را به دردسر می‌اندازد... او نمی‌داند که با تیمار کردن مرد زخمی چه سرنوشتی برای خود بریده با پنهان کاری از چشم هم‌وطنان خود به این کار ادامه می‌دهد تا زمانی که با به هوش آمدن فرد و تهدیدش به مرگ متوجه اشتباه خود می‌شود اما در میان راهروهای تنگ و طویل تقدیر عشقی زبانه می‌زند میان دو قلب، به اشتباه...کاپل:کوکمین، سپژانر:پزشکی، تاریخی، انگست، عاشقانه

402 12 72
خوناشام من / My vampire

کاپل : kookvژانر : اسمات . خوناشام . BDSM تهیونگ پسری با اعتقادات متفاوت که به هرافسانه ای علاقه داره و بهشون باور داره . معتقده افسانه ها حقیقی هستند ولی هیچوقت با یکی از اونا روبرو نشده بود تا وقتی که اونو دید ..تهیونگ کلی قرض و پول بالا اورده بود . جایی هم بهش کار نمیدادن هر روز دنبال اگهی میگشت تا روزی که اون اگهی استخدامی خدمتکار رو دید . و وقتی پا به اونجا گذاشت ...+اسمت و بهم بگو ببر کوچولو_امم..من..ت..تهیونگم..کیم تهیونگ+میدونی از وقتی اومدی تو پسر منی ؟ _چ..چی آقا ؟ +ارباب ببر کوچولو . بگو ارباب

2K 12 119
A Monster's Heart

+"نمیدونم چی شد....دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم.مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟"-"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟من فقط فرشته ی عذابت بودم؛چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" قلب یک هیولا، حکایت یه پسره.پسری که خودشو یه هیولا میدونه.چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' کاپل اصلی: کوکجینکاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ...تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست!⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین!در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜

262.7K 98 31.1K Full
VALDEMAR

خدا دنبال الهه ای می گشت که نقص هاش رو به شکوفه شکفته تبدیل کنه هیچ خالقی بجز خودش نبود اون یکتا بود پس خودش باید برای خلق الهه اش دست به کار می شد برای پسرک جنون توقف ناپذير بود زیبایی اون رنگ خاص با بوی کمی تیز آهن و مزه شورش اما آدمی محکوم به خودداریه پسرک از قاعده مستثنی نبود اما پسرک ایمان نداشت جونگکوک ایمانی نداشت ولی اون ازش یه معتقد ساخت الهه ای که خدا رو می پرستید کسی چه می دونست خدای واقعا می تونه چی باشه ؟ یک توهم یا یک واقعیت ؟ یک ترس یا یک قدرت؟ خدا می تونست همه این مفهومات باشه؟ شاید هم ترجیح می داد توی آسمونا پنهان بشه اگر انسان فقط عروسک خیمه شب بازی این خالق باشه پس به قطع هرآنچه ایمان و باور می خوانیم چیزی جز مشتی اراجیف نیست ___________________________

42.4K 64 6.6K
Crazy Driver

کیم سوکجین و کیم نامجون راننده های معروف فرمول یک که همیشه با دعوا و بحث هاشون تیتر اول خبر بودن بعد چند سال قراره در مسابقات جهانی فرمول یک شرکت کنن و از الان اسمشون سر زبون هوادارا و بقیه مردم بود.«میبینم که خودتو دپباره نشون دادی کیم نامجون ، ببینم اینبار میتونی منو شکست بدی راننده حرفه ای؟»«به جا تیکه پرونی سعی کن ببری ، حرف نزن عمل کن کیم سوکجین!»جین نزدیک نامجون اومد و لبخند زوری زد چون فیلمبردار و عکاسا همین حالا هم روشون زوم کرده بودن از این بابت خوشحال بود صداشون کسی نمیشوه«من همیشه به حرفی که میزنم عمل میکنم ، اسم اونی که همیشه زیره منه تویی کیم نامجون!»نامجون نیشخندی زد و دم گوش جین زمزمه کرد«مراقب باش بجا اسمت بدنت زیر من نباشه اونوقت تضمین نمیکنم که سالم بمونی کیم سوکجین🏎Name : Crazy Driver 🏎Genre : Drama , smut , romance🏎Couple : Namjin🏎Writer : MOONY

263 8 30
Dark And Dangerous Love | On Hold

همه چیز در جهان درباره ی سکسه ، به غیر از سکس. سکس درباره ی قدرته" -اسکار وایلد خلاصه داستان : زمین : سال 2438 دنیا الان متفاوته : به وسیله ی هیولاهای بی رحم و ظالم حکمرانی میشه. تمام چیزی که اولین بلک برن میخواست آزادی بود. ولی چطور میتونی از پیرترین خون آشامی که وجود داره و پادشاه قوی ترین نژادی که تا به حال پاش رو روی زمین گذاشته فرار کنی...؟ ولی میز میچرخه (شرایط همونطور نمیمونه) خون آشام ها از دل شب طلوع کردن تا به سیاره ای که مال خودشون بود حکومت کنن و از اول کنترلش کنن قرن 25ام ، عهد سلسه مراتب ، تعصب ، طمع و رنج و عذاب بود. اون رزی بود که بین خارها اسیر شده بود. پادشاه بلند قد ، تاریک و جذاب بدون روح , بدون رحم ، بدون هیچ توانایی برای دوست داشتن و قدردانی ; مردی که بیش از اندازه حس مالکیت داشت. یک ارباب فریبنده با چشم های سبز دلربا، با یک روح مهربان ، موهای پریشان تیره و یک لبخند چال دار که قلبت رو به لرزه در میاورد. عشق دوران کودکی ، مردی که اولین باور داشت همونیه که میخواد ، مردی که باید باهاش ازدواج کنه ...تا این که سرنوشت مداخله کرد (Harry Styles & Zayn malik AU) [Persian Translation] Copyright All Rights Reserved @MollyNight ❌داستان خصوصيه ، قبل از خوندن ، پيج رو فالو كنيد❌ #48 in Persian FanFiction

49.1K 42 5K
19 days -مـترجمهً

النوع: شونين اي ، مأنها ، كوميديا ، دراما ، الحياه المدرسيه العمل: مستمر -القصه-"يوما يحكى قصه مرحه عن الحياة المدرسيه اليوميه لمجموعه من المراهقين"كانت الصورة الجماعية في روضة الأطفال بمثابة نقطة البداية التقى (زان زينغشي) و(جيان يي) لصداقة مدى الحياة بين نشأ معا، بأصدقاء جيدين مثل (هي تيان) و(مو جوانشان) في الحرم الجامعي. 19 يوما" ليست فقط الحياة اليومية المريحة والسعيدة للأشخاص الأربعة في الحرم الجامعي، ولكنها أيضا قصة شبابية يفهم فيها الأولاد بعضهم البعض ويساعدونهم على النمو -تـرجمـتـي♡- لا احلل نشر ترجمتي دون معرفتي

70.7K 178 1.7K
𝐹𝑖𝑟𝑒 𝑜𝑛 𝑓𝑖𝑟𝑒

Genre : Romance | Smut | Historical | Fantasy | Cap :Vkook | Hopmin or yoonmin or theresom?Secret 😈Up: Author: Amador |حس میکرد به اون مکان تعلق داره...کششی که به مجسمه های درون سالن فرعی موزه داشت رو نمیتونست انکار کنه...انگار یک نفر اونجا بود و صداش میزد. هربار حس میکرد اون مجسمه زیبا با بال های بزرگ و فرشته مانندش، با چشم هایی پر احساس بهش خیره شده...بلاخره تصمیم گرفت برای یکبار هم که شده، بر ترسی که از اون سالن تاریک بهش القا میشد غلبه کنه و به سراغ اون مجسمه که جدا از بقیه ازش نگهداری میشد، بره...جلو رفت و در یک متری اون بت زیبا ایستاد. نگاهش و حتی تک تک اندام هاش ماهرانه برش خورده بود... البته جونگ کوک اینطور فکر میکرد...جلو رفت و از میله محافظرد شد. دستش رو روی گونه مجسمه و بعد سینه اش گذاشت...حس ارامشی که بهش منتقل میشد رو درک نمیکرد. سنگینی روی قلبش برداشته شده بود و حس میکرد به جایی که بهش تعلق داره برگشته...چشم هاش رو بست و اینقدر در ارامش غرق شد که نفهمید مجسمه در حال ترک خوردنه...با فرو رفتن در اغوش گرمی و حس پیچیدن پر های نرم به دورش، به خودش اومد...شوکه به نقطه ای خیره بود و صدای گرمی در گوش هاش پیچید: خیلی وقته منتظرتم دلبر...🥇 fantasy 🏅hopemin

67.7K 46 12.5K
تلاميذي جميعهم أشرار

يستيقظ لو تشو ليصبح أقوى وأقدم بطريرك شرير في العالم، ويكتشف أن لديه تسعة تلاميذ سيئي السمعة ممتلئين بالشر. أكبر تلميذه هو زعيم طائفة سفلية مع الآلاف الأتباع، وتلميذه الثاني - السيف الشيطان - يذبح الآخرين دائمًا عند أدنى خلاف ...بدون قاعدته الزراعية، كيف سيتعامل مع هؤلاء التلاميذ الأشرار؟"يضي القمر الساطع فوق البحر ورغم البعد سنتشارك هذه اللحظه معا"« هاي شانغ شينغ مينغ يو تيان يا غونغ سي شي» يو تشنغهاي، يو شانغرونغ، دوانمو شينغ، مينغشي يين، تشاو يوي، يي تيانشين، سي وويا، تشي هونغ غونغ، سي يوان اير، لوه شين

11.3K 200 826
Falling Again 'L.S.  Persian Translation'

هری بیب بیب اوه تلاش میکنم تکون بخورم ولی سرم لرزش داره اوه نه همه تنم درد میکنه بیب بیب این چیه داره بیب بیب میکنه؟ سعی میکنم چشاموباز کنم نور چشامو میزنه .چشامو باز میکنم ولی حس میکنم یه چیزی رو پامه به پاهام نگاه میکنم یه پسر رو پامه فکر کنم خوابش برده بیب بیب بیب بیب ضربان قلبم تند تر میشه من این پسرو نمیشناسم . من تو بیمارستانم . چرا من تو بیمارستانم ؟ بیب بیب بیب بیب بیب بیب ای خدا. چه خبره؟ من کجام؟ پسره چشاشو باز میکنه معلوم میشه چشاش یه رنگ آبی داره که منو آروم میکنه .اما فقط برای یه لحظه \"هز\" پسره یهو میشینه بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب فکر کنم دارم ایست قلبی میکنم . این دیگه کیه؟ \"هری .هری. آروم باش . چی شده؟\" اون میپرسه .انگار خیلی نگرانه \"تو دیگه کی هستی؟\" خودمو میکشم عقب .سعی میکنه دستمو بگیره وقتی اینو میشنوه حالت صورتش عوض میشه

6.4K 11 687
سنگ تراورتن و کاربردهایش

سنگ تراورتن که کاربرد اصلی آن، استفاده برای سنگ نما می باشد، ویژگی های عالی ای دارد. ویژگی هایی متمایز کننده ای مانند مقاومت بالا، صیقل پذیری تنوع رنگی قابل قبول، زیبایی ظاهری منحصر به فرد، ... می باشد.

1 1 0
درب شیشه ای اتوماتیک

به درب شیشه ای اتوماتیک درب کشویی نیز گفته می شود، درب شیشه ای اتوماتیک نوعی درب است که می تواند به طور خودکار باز و بسته شود، درب کشویی نیز همین گونه است، درب کشویی به صورت آویزان در شیار است، می تواند به صورت دستی باز و بسته شود، درب اتوماتیک کشویی به طور کلی است. مورد استفاده در درب امنیتی، علاوه بر مسیر کشویی در دو طرف درب، برای نیازهای مختلف سایت، درب شیشه ای اتوماتیک را می توان به لوازم جانبی دیگری نیز مجهز کرد.درب شیشه ای اتوماتیک در منازل و صنعت مورد استفاده قرار می گیرند و در طیف وسیعی از محیط های داخلی و خارجی کاربرد دارند. آنها به طور گسترده در صنایع مانند هتل، بیمارستان، سوپرمارکت، شهربازی، فروشگاه بزرگ، مرکز خرید، ساختمان اداری، انبار و مکان های دیگر استفاده می شوند.

1 1 0
ارزش بیوشیمیایی و تغذیه ای روغن سویا چیست؟

ترکیب بیوشیمیایی، همراه با مشخصات تغذیه ای آن، به روغن سویا فواید و کاربردهای سلامتی خاصی می دهد. نگاهی بیاندازید.

3 1 0
کاربرد انواع تمپر قهوه چیست

تمپ کردن قهوه یک عمل مرموز و پیچیده نیست که فقط کسانی که قهوه زیاد می نوشند یا باریستاهای حرفه ای می توانند آن را انجام دهند. این کار به سادگی فشرده سازی قهوه ریز آسیاب شده درون یک پرتافیلتر می باشد.

1 1 0
کاربردهای قطعات استیل

پس از نصب شبکه های مشبک حفاظ پنجره ، صاحبان خانه قطعا به فکر حفاظ استیل و یا آهنی درب خواهند بود تا با نصب آن ورودی های اصلی خانه را ایمن سازی کنند.این روزها تقاضا برای حفاظ های امنیتی بسیار زیاد است، به همین دلیل انولع حفاظ استیل ، آلمینیومی ، آهنی و ... در طرح های مختلف در دسترس افراد است.برای مثال، ممکن است برای باز و بسته شدن در نیاز باشد پنجره های مشبکی که به عنوان حفاظ به کار می رود سبک تر باشد. در حالی که حفاظ هایی مشبک پنجره باید به گونه ای مستحکم باشد که از برش آسان ان جلوگیری شود.

7 1 0
انه هو !

انتصاف ليلة باردة ببرد عم الممر اي ممر، ممر البناية اهتزت اروقته حين حضوره فتح الباب و دخل توقف الوقت و كأن الساعة دقت حين ذلك فتاة في 19 عشر تستيقظ بعد منتصف الليل في ذالك البرد في غرفة فارغة مظلمة و ثتبتت عيناها في زاوية كأنها امرت لتقوم بذالك بدأ بالاقتراب ذالك الشيء الاسود كلما قرب اليها تغير شكله المشكلة انها لم تستطع الحراك و كأن ذالك الشيء و الجاثوم اتحدوا عليها لم تستطع الصراخ حتى اقترب و ظهر على حقيقته. في حينها دقت الثانية عشر ليلا و حدث ما لم يكن في الحسبان.

22 1 0
Wild

توی لس انجلس برده داری قانونی شده.پنج تا دختر که خونوادشون مردن،توسط پنج تا از پولدارترین ادمای لس انجلس دزدیده میشن.اونا از هم متنفرن اما باید با هم باشن تا کشته نشن.اما همه چیز به همین سادگی نیست و پشت این ماجرا یه داستان طولانی وجود داره...انا دی ارماس : کارولینا( کارول)باربارا پالوین: امیلیمایلی سایرس: مایلیکارا دلوینگن: کارادمی لواتو: دمی لواتو

3.3K 3 125
دانشنامه ادبیات جهان   Encyclopedia of World Literature

ادبیات ادب یا ادبیات عبارت است از آن برتر و ، گونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کـرده انـد و از خواندن و شنیدن آن ها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت کرده اند. در باور همگانی ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متن هایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل می دهنـد .یکـ ی از طبقه بندی های مشهور و پرکاربرد متن طبقه، های ادبی بندی دوگانه ایست که بـر اساس آن متن ها به دو گونه ی اصلی شعر و نثر تقسیم می شوند. این طبقه بنـد ی سنت دیرینه زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سـخنوران و ، ای در سخن شناسی فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو و ارایه تعریفـ ی فراگیر و تمیزدهنده از شعر و نثر بوده اند. تعریف ادبیات ادب واژه ای است معرب از فارسی. این واژه از دیدگاه واژه شناسان بـه معنـ ی ظرف و حسن تناول آمده ادب را بـه معنـ ی فرهنـگ ، است. برخی نیز در فارسـ ی ترجمه کرده اند و گفته اند که ادب یا فرهنگ همان دانش است. به از دیگر معانی واژة ادب می شیوة پسندیده، با سخن اشاره کرد؛ اما ، توان به هنر، حسن معاشرت ادب در اصطلاح، نام دانشی است که قدما آن را شامل این علوم دانسته اند: لغت، بیان، بدیع، عروض، قافیه، قوانین خـط، قـوان

23 1 1
𝑾𝑬 𝑨𝑹𝑬 𝑵𝑶𝑻 𝑻𝑯𝑬 𝑺𝑨𝑴𝑬

جانگکوک پسر 13 ساله ایه که به اجبار پدرش مجبور میشه به کلاب بره و اونجا کار کنهکیم تهیونگ رئیس یه شرکت بزرگه که به صورت اتفاقی با جانگکوک ملاقات میشه و اونو به عنوان بردش میخرهجانگکوک میتونه از دست ارباب سادیسمیش فرار کنه؟؟اگه تهیونگ عاشق باشه چی... بازم این اتفاق میوفته؟---------------------------------------------------ɢᴇɴʀᴇ : sᴍᴜᴛ /ʙᴅsᴍ / ʀᴏᴍᴀɴᴄʀ / ʜᴀᴘᴘʏ ᴇɴᴅᴠᴋᴏᴏᴋ

2.6K 2 179
SAVE ME ..

جئون جونگکوک پسر ۱۷ ساله ایه که فقط یک سال باید برای تموم شدن دبیرستانش صبر کنه و به کمک بورسیه به فرانسه بره و اونجا تحصیل کنه.اما چی میشه قبل از اینکه به بزرگترین خواستش یعنی تحصیل توی فرانسه برسه، طی یک اتفاق ناگهانی و بی سر و ته، کل خانواده و زندگیشو از دست بده و از مسیرش منحرف بشه..و سر و کله ی آدم های جدیدی توی زندگیش پیدا بشه؟؟قسمتی از داستان:-م..من باردارم..+چی؟+تو بچه ی منو بارداری،مراقبش باش و نزار بلایی سرش بیاد.فهمیدی؟+بچه‌ی تو؟-اینبار تو توی آغوشم آروم بگیر+شک ندارم این فقط یه خوابه..______________کاپل:ویکوک/کوکویژانر:فول اسمات(خشن)_ارباب برده ای_امپرگ_لیتل انگست_رومنسCouple:Vkook/KookvGenre:full smut_slave&master_ mperg_little angst_romanceWriter: Hwang _ jiwooWarning:This story has 🔞 and violent scenes, if you can't stand it, don't start it.

960 1 68