زندگی همیشه همونطور که میخوای پیش نمیرهاین جمله کاملا درستهاما چرا برای امگا کوچولومون یه بار زندگی عادی نمیشد؟کاپل:یونمیننامجینکوکویژانر:انگست.ددی کینگ. امپرگ. امگاورس.
{ پایان یافته }خلاصه : " جئون جونگ کوک " آلفایی با درک و فهم ؛ به خصوص با جفت کوچولو و عزیزش ! و" کیم تهیونگ " امگایی که سنش برای ازدواج خیلی کم بود ! کاپل : کوکوی بخشی از داستان : به چشم های سبز آبی جفتش نگاه کرد + چرا قبول کردی نامزدم باشی ؟ ...نذاشت حرف آلفا تموم بشه _ پدر و مادرت رو نمیشناسی ؟؟ با حرص و کمی خشم گفت و سرش رو پایین انداخت آلفا هم تکخند تلخی کرد و سری به نشانه ی تاسف تکون داد+ چرا ... خوب مشناسمشون ! اما امگا دوباره سر بلند کرد و اینبار با چشم هایی مظلوم که جایگزین چشم های عصبیش بود ، به آلفا نگاه کرد _ تو قرار نیست مثل اونا اذیتم کنی ... نه ؟؟؟با مظلومیت گفت و دستش رو آروم سمت دست مشت شده ی آلفا حرکت داد اما زودتر دستش رو گرفت و آروم روش رو نوازش کرد غم بزرگی از اینکه جفتش انقدر معصومه توی دلش نشسته بود + نه عزیزم !! ... به هیچ وجه !!!! ...ژانر : امگاورس ، رومنس ، امپرگ ، لیتل انگست ، هپی اند
داستان ما دربارهی جئون جانگکوک پسری پاک و مظلوم و کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیای سئول که از قضا عاشق و دلباخته ی جئون جانگکوک داستان ماست. تهیونگ بعد از اعتراف به جانگکوک به عنوان دوست پسر رسمیش شناخته میشه ولی.........چی میشه اگه جانگکوک شغل واقعیه تهیونگ رو بفهمه و همه چی از هم بپاشه و جانگکوک دیگه تهیونگ رو نخواد؟؟؟؟؟؟؟ به نظرتون تهیونگ دست برمیداره؟؟؟معلومه که نه......کیم تهیونگ هیچوقت چیزی که ماله خودشه رو از دست نمیده.جانگکوک سعی میکنه خودش رو نجات بده ولی اگه فقط خودش بود این قضیه امکان داشت.ولی الان که پای یه بچه وسطه چی؟؟؟؟؟؟درسته ....... بچه ی تهیونگ و جانگکوک • نام فیک : in your hands • ژانر : امپرگ ، مافیایی ، انگست ، اسمات • نویسنده : melina• روز های اپ : یکشنبه ها / چهارشنبه ها•کاپل : دوورژن kookv و vkook
برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا ....با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!!" نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نیست !!!! کاپل : Yoonmin ژانر : مافیا / امگاورش / کمدی و غمگین / امپرگ / معمایی / پلیسی / هیجانی / خانوادگی خلاصه: _طبق وصیت عمه ..." اون " ..باید باهاش ازدواج میکرد....اما ...چرا آخرین تصویرم ازش ...برای ۱۷ سال پیشه ! ...شاید ..نباید بهش میگفتم " دوست دارم " ...نگاهی به صورت معصوم دو بچه روی تخت انداخت _ شما ...بوی اونو میدید ....نویسنده " رومی "شروع داستان ۱۲ /۳ / ۱۴۰۳پایان : .....به زودی 🥰هر شب پارت داریم 😃
"Prince ""شاهزاده "***_***_***彼は黒い墓地に彼の興味を埋めます...در قبرستان سیاه تبار دفع می کند علایقش را ...***_***_***تا مغز و استخونش طعم درد رو چشیده بود . دیگه توانی برای برخاستن و مقابله با زندگی بی رحم و از خود راضیش رو نداشت . اون شکسته بود . خیلی وقت بود که تیکه هاش داشتن هم خودش و هم اطرافیانش رو زخمی میکردن . بوم نقاشی زندگیش کاملا سیاه رنگ شده بود . و برای همیشه سیاه هم میموند .تا عشق دورترین فاصله رو داشت . تا مردنش یه اینچ دیگه مونده بود .تا دیوانگی اش یه خط باریک فرضی وجود داشت . تا تاریک تر شدن قلبش به یه تلنگر بیشتر نیاز نداشت .نابودی بهترین توصیف برایش بود . پدر و مادر ...همسر ...خواهر ... آرامش ... خوشحالی ... فکر آزاد ... همه رو زندگی ازش دریق کرده بود ... تا به چیزی دل بست نابود شد ... پودر شد ... خاکستر شد ... دود شد رفت هوا ... کشته شد ...[Completedl][کامل شده فصل اول ]
کاپل اصلی : کوکویکاپل فرعی : یونمینژانر : خوناشام ، خشن ، امپرگهپی اندبه اتمام رسیده!
جونگ کوک امگا پسری که از بچگی روی پای خودش وایساده و سختی های زیادی کشیده ...به کمک دوستش وارد شرکت RG میشه ولی نمیدونه که از اونجا زندگیش عوض میشه..... ~~~کیم تهیونگ گفت الان بهش؟یا من اشتباه شنیدم شاید گفت پارک تهیونگ نه؟ولی گفت کیم تهیونگ یعنی همونی که من بهش فحش دادم و البتهههه اه همونی که باهاش سکس داشتم رئیس شرکته....~~~کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی: یونمین،نامجین ،جیهوپزمان آپ:نامعلومفیک اولمع حمایت کنید دوستان👋😅🤗
+بالا بیار_هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم+فقط بالا بیار_دارم عشقتو بالا میارم----ژانر:اسمات🔞هاناهاکیامپرگعاشقانه
اسم : نابودی پارک جیمین:)کاپل : کوکمین_کوکویژانر:امپرگ _ ریل لایف_ انگست_(قبل خلاصه بگم این ی وانشاته که خودم نمیدونم چند پارتیه :| باید بگم معذرت می خوام همش امپرگ میزارم من توی اینستاگرام همیشه برای ژانر های فیک هام یا وانشات هام نظر سنجی میزارم و طبق خواسته ی فالوور ها من ژانر میزارم ایدیم پایین میزارم اگه میخوایید تو انتخاب ژانر ها شرکت کنید) @kookminstans.irخلاصه:جیمین ۱۸ ساله ای که عاشق مکنه ی کوچولوی گروه میشه و همیشه پس زده میشه تا وقتی که مکنه بدون هیچ دلیلی به اون ابراز علاقه میکنه همه چی تا چند ساعت خوبه ولی ی چیزی جیمین اذیت میکنه سردی تهیونگ و دوری هیونگ هاش همون روز میره دفتر مدیریت کمپانی تا با بنگ پی دی نیم صحبت که صحبت های کوک رو میشنوه و نابودی پارک جیمین از همون جا شروع میشه :))))..........
احساس خوبی دارمهمه چیز درست می شودتو خواهی آمدو دهان تاریک باد را خواهی دوختآمدن تو یعنیپایان رنج ها و تیره روزی هاآمدن تو ، یعنی مبدا زندگی من___________________________________________این بوک آمپرگ یعنی پسر ها هم درصد خیلی کمی می تونند بچهدار بشن...اسمات داره اگر دوست نداری نخون ..🔞اینا رو گفتم بعدا نگید وقتم تلف کردم چرا نگفتی..😘😘🙏کاپل اصلی: تهکوککاپل فرعی: نامجین،یونمینفلاف،عاشقانه،انگست،اسمات،مدرسه ای
نام فیک: به من نگو فرشته فصل اول🏹ژانر: سوپرنچرال،امپرگ،اسمات🔞کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمینوضعیت: کاملنویسنده: King Ripper🍷
وقتی کیم تهیونگ دنبال یه پرستار برای پسرش میگرده و سرنوشت تصمیم میگیره جونگکوکی بدشانسو سرراهش بذاره ..!کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین ، یونمین ژانر: کمدی ، عاشقانه ، غمگین ، امپرگ !in #btsin #vkookin #taekookin #bangtanin #namjinin #yoonminin #sope
کاپل ها : یونمین - کوکوی - نامجین خلاصه : جیمین هر چند وقت یک بار به دیدن یونگی و خواهر برادرش میاد پیشش شون ولی چرا یه هیرپرید خرگوش با چند تا هیرپرید گربه انقدر صمیمین؟؟ 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷%%%یونمین ... یونگی : که با یه بچه سکس میکنی ها؟ جیمین تعجب میکنه : بله؟! یونگی : چرا تو و ته لخت تو بغل هم بودید؟؟ 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𖧷𖧷𖧷تهکوک.. کوک محکم مک میزنه و گردن ته رو کبود میکنه... ته : اه.... کوک.... نکنن.... دیک ته داشت داشت سفت میشد و به رون کوک میخوره..... 𖠄𖣘اسمات 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𖧷𖧷𖧷نامجون از اتاق میاد بیرون و جینو از پشت بغل میکنه : جینی دوسش داشتی ایا؟ جین : مرگ درد دارممم نامجون : ببرمت خونه عزیزم...؟؟ و تو راه یه اتفاقی میوفته خودتون بخونید.... 𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢وضعیت : در حال اپ روز های اپ : جمعه کاپل اصلی : یونمین کاپل فرعی : کوکوی - نامجین ژانر : اسمات _ هیرپرید _ خانواده گی _ امپرگ
نام فیک: به من نگو فرشته فصل دوم🏹ژانر: سوپرنچرال،امپرگ،اسمات🔞کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمینوضعیت: کاملنویسنده: King Ripper🍷
پایان یافته❌به سختی از جام بلند شدم و دنبال اون دوتا راه افتادم..... اول فکر کردم که بازیگر چیزی هستن و دارن نقش بازی میکنن.....اما با ندیدن دوربین و کارگردان خشکم زد..! جیمین که همین الان فهمیدم با این پسر شاهزادهِ دوسته به طرف اومد و گفت: (چرا وایسادی...؟) بالاخره زبونم حرکت کرد و جواب دادم: (دو...ربینا.....تون....کجا...ست؟) با تعجب نگام کرد و لب زد: (دور...بین؟؟) فکر کردم داره شوخی میکنه اما قیافه ی جدیشو که دیدم فهمیدم واقعا نمیدونه دوربین چیه....... همینجور که به سمت تالار بزرگ قصر میرفتیم یکدفعه با دیدن یکی خشکم زد...
●فول پارت فصل دوم فیکشن کراسیوی●~|فیک: زیبایی~|ژانر: رمنس، امگاورس، امپرگ، اسمات •●جونگکوک عاشق و دیوونه ی کراسیویِ!طوری که نفس هاش به نفس های امگاش وصله... اون دوتا با عشق کنار هم زندگی میکنن و صاحب توله گرگ شیطونی میشن.اما همه چیز با یک اشاره و حرف تغییر میکنه!الفا تغییر میکنه!... امگاش رو میرنجونه!...
اگه عاشق تصور کردن ویکــوک در نقش پــدر هستی، اصلا بامــزی رو از دست ندهفیکشــن: بــامــزی BAMZI کاپــل: ویـکـوکــ VKOOKژانـر: رمنــس❤️، فلــاف، اسمــات،درامنویسنـده: مهتــا═════════════════════════کی فکرش رو میکرد که تنها وارث شرکت بین المللی GOC که در تولید چرم حرف اول رو میزنه،عاشق جونگکوک؛پسرِ باغبونشون بشه و به همراهش از خونه فرار کنه و حتی سالها بعد باهمدیگه صاحب بچه بشن؟!جونگکوک چطور میتونه پیرمردی رو از همسرش جدا کنه که حتی روی رابطه جنسی بین نوه اش و جونگکوک قدرت و اختیار داره و تهیونگ رو وادار میکنه تا به میل خودش با کوک خشن رفتار کنه؟با من همراه شو تا جواب تمام سوالاتت رو بگیری و همچنین یه فیکشن کیوت و درام بخونی که امپرگ نیست اما خانواده کیم رو با وجود یه بچه کامل میکنهخــلاصــه:تهیونگ: تنها میرم!جونگکوک:چرا؟تهیونگ با شیطنت کالسکه پسرشون؛ جیمین رو رها کرد تا جونگکوک، اون رو به جاش بگیرهتهیونگ: چون دیدن یه سری صحنه ها برای کودکان ممنوعه!جونگکوک تکخند ناباورانه ای زد و به خودش و جیمین کوچولو اشاره کردجونگکوک: منو با این فسقلی یکی میدونی؟تهیونگ لپ همسرش رو کشید و سپس بوسه ای به وسط ابروهای گره خوردش زدتهیونگ:تو حتی گاهی
وضعیت : کامل شدکاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ...میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000یک فصل ، 50 پارت .خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی هست که عشق ممنوع در اون زمان رو تجربه کردن ... داستان این دو نامعلوم موند و محو شد ولی سالیان بعد تاریخ دوباره تکرار میشه و دو فرزندی به دنیا میان که با عشقشون باعث بهم ریختن نظم طبیعت میشن ... و حالا باید قوی ترین موجود اون سرزمین رو راضی کنن که مردم رو ببخشه و اونا رونجات بده ...
خلاصه داستان:به پسر "آواتار" دست زدن تاوان سنگینی داره! زمانی که یه تار مو ازش کم شه به دست آووردن کل پک های "آواتار" و نگهداشتن پک خودت که سهله دیگه حتی نمیتونی لباس تو تن ات رو حفظ کنی چون "آواتار" قراره اون رو همراه با بدنت بدره!!کاپل:کوکویژانر: امگاوورس/تخیلی/فانتزی/رومنس/امپرگزمان آپ:چهارشنبه
خب خب پاستیلای مامان ...این یه مینی فیکه 🌚 اگررررر دوسش داشتید میکنمش فیک ..کاملا بستگی به خودتون داره " وی در حال نگاه به ناخوناش و چصی اومدن " پس ببینید چقدر برای نونا مهمید🥺خب ....ژانرش طنزه ...یکمم انگست میشه اما اوکیه...شادش میکنم براتون 😋🙈خلاصه : همه اعضای پک برای کوکی کوجولوشن حاظرن هر کاری بکنن... حتی اگر خریدن یه کلوب توی بالا شهر باشه !!! ....یا حتی ....آوردن یه گیشا توی پک الفاییشون!!!ژانرش : بیشتر طنز / فضای داستان گروه های آلفا امگایی ( پک ) امگاورس / هیجانی / خانوادگی/ کیوت / اسمات / امپرگ / حمایتگرانه 🙈امید وارم خوشتون بیاد بیشتر از دو پارت به فیک فرصت بدید تا داستان بیفته تو روال 🙈😋
کوک پسری که مادرش مرده و پدرش براش هیچ ارزشی قائل نیستکیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیایی آسیا که کشتن یک نفر براش مثل آب خوردنهچی میشه اگه این دو نفر ....ژانر : اسمات - ددی کینگ - امپرگ - هپی اند - مافیایی - لیتل کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین - یونمین ...وضعیت : تمام شده
لونایی که از همون اول نحس میدونستنش و قبل اینکه تاجگذاری کنه با یه نقشه اتاقشو آتیش میزنن و آلفایی که درست جلوی چشاش شاهد سوختن جفتشه بدون اینکه کاری از دستش بر بیاد
+ یک فرصت به من بده که غلط ببوسمتو تمام سالهای زندگی را جریمه ام کن که از روی آن هزاران بار تمرین کنم :)ژانر ها : امگاورس ، امپرگ ، عاشقانه ، اسمات ، (مدل نوشته : ادبی )کاپل ها : کوکمین ، تهکوک ، سپکاپل اصلی : کوکمین🌌 "جئون جونگ کوک" یه الفای جذاب و سلطه گریه که اتفاقا دوست پسر امگایمهربون قصه ما "کیم تهیونگ" هم هست و حاضره حتی جونش رو برای امگاشبده .....اما چه اتفاقی ممکنه بیوفته اگه جونگ کوک احساس کمبود کنه تو زندگیش ؟!چی میشه اگه این الفای جذاب "پارک جیمین" رو که امگای معصوم و کیوت داستان ماهستش رو تو مهم ترین شب زندگیش ببینه ؟! 🤔
چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میارهمیدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقشغمگین از خانوادشناامید از خانواده نامزدش وپر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپامگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اندکاپل: ویمینکوک