[Completed]خلاصه:تهیونگ، دانشجوی فعال و سرزندهی ترم آخر رشتهی نقاشی، مدتی بود که از پسر ساکت و آروم ترم پایینی رشتهی موسیقی خوشش اومده بود. چیزی تا پایان سالهای دانشجوییش باقی نمونده بود، باید شانسش رو امتحان و بهش اعتراف میکرد؛ خوششانس بود یا بدشانس؟ آیا این احساس، همون عشقی بود که همیشه به انتظارش نشسته بود؟ هیچکس از آینده با خبر نیست، تهیونگ هم از این قاعده مستثنی نبود. این شروع اتفاقهای خوب بود یا نوید دهندهی روزهای سخت و تاریک؟•کوکوی ایو•رمنس، انگست، اسماتWr: Hb
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی)•ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات•کاپل⸙ یونسوک(سپ)•رده سنی⸙ +۱۸•خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من جانگ هوسوک ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم!کاش لال میشدم و همچین حرفی از دهنم بیرون نمی اومد....!ورژن یونمین این چندشاتی رو میتونین توی همین پیج پیدا کنین😊
فول پارت فیکشن: سیگارژانر: رمنس، امگاورس، رمزآلود، اسماتکاپل: ویکوکقسمتی از فیک:_وقتی اون شب گیرم انداختی ماه کامل بود! امشبم ماه کامله..+یعنی امشب سالگرد دیدارمونه.. پس مثل همون شب لازمه بهت سیگار بدم تا خفه شی؟!_نه... امشب باید بجای سیگار با لبات خفم کنی!
_مجرد فتاة صغيرة تتعرض للعنف من قبل والدها العاق ..._تطلقت والدتها للهرب من جحيم زوجها و لحماية فتاتها الوحية._تزوجت أمها من مدير عملها الأرمل صاحب سلسلة فنادق "الإمبراطور" _أحداث متواصلة..._#حياتي_الجديدة #my_new_life
جیمین و یونگی برای زندگیشون تلاش میکنن و مثل همه سعی میکنن با مشکلاتشون کنار بیان، کنار هم شادن و میخوان توی کارشون بهترین باشن، تا اینکه چیزی مثل مهمون ناخونده میرسه و روند عادی زندگیشون رو عوض میکنه.چیزی که باید یاد بپذیرن و یاد بگیرن چطور باهاش کنار بیان.کاپل : یونمینژانر: درام،رومنس کامل شده.
🐻🐧🥐🌭👨🍳🍴main writer: jonginniesprouttranslator:lil_suaFinished
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.
قصه الرجل السادي الذي يقوم بممارسه معا جميع الفتيات الذي يراهم وهوه اكبر رئيس مافيا في كوريا سادي ليس لديه رحمهً في قلبه يقتل اخ البطله فتقرر الانتقام فتقوم بالشغل عند المدعو بجونغكوك وهيه لا تعلم انه هوه الذي قتل اخيها فيعجب بجمالها فيقرر امتلاكها لاكنها تقاومه بكل مره وهوه يتملكها غصبن عنها حتى بكل مره تفقد وعيها من كثر الممارسه الجني بعنف معاها فتقع بحبه اثارة ، رمنسيه ، تعذيب ، الساديه بجميع طرقها
[فقط امروز]تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدات کنم؟{اتمام یافته}کاپل اصلی:ویکوککاپل فرعی:؟؟؟ژانر:مینی فیک،فانتزی،رمنس،اسمات،اسلایس آو لایف،مدرسه ای،مدرن
-wildflower《جونگکوک یه پسر کیوت و مهربونه. حداقل این چیزیه که از طرز توییت زدن روزانهش معلومه. اما چی میشه اگه با پیام دادن بهش خود واقعیش رو نشون بده؟》کاپل:کوکویژانر: فیکچت، رمنس، فلاف، شاید اسماتنویسنده: نابی.وضعیت: درحال آپ...تایم آپ: روزهای زوج.
Archangelicهمتای فرشتهکاپل: هونهان، چانبکژانر:رمنس.درام.اسمات. ددی کینکنویسنده:@m_a_h_i_0_1چنل: @hunhanerafanfin و @exohunhanfanfictionاینستاگرام: @hunhanfanfictionسایت آپلود:www.exohunhanfanfiction.blogfa.com
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی)•ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات•کاپل⸙ یونمین•رده سنی⸙ +۱۸•خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من پارک جیمین ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم!کاش لال میشدم و همچین حرفی از دهنم بیرون نمی اومد....!ورژن سپ این چندشاتی رو میتونین توی همین پیج پیدا کنین😊
+بالا بیار_هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم+فقط بالا بیار_دارم عشقتو بالا میارم-------ژانر:هاناهاکی،رمنس،روزمره،اسمات🔞کاپل:ویکوک-------
مرحبا هاي اول رواية الي على هاد الحساب بتمنى تدعمني .الوصف:فتاتان في نفس الشقة يحدث فيها اموراً غريبة تابعو لتعرفو.الابطال:نينا:العمر١٩ في سنتها الاولى ليست مرتبطةنونا:العمر ٢٠في سنتها الثانية ليست مرتبطة كيم تايهيونغ:العمر١٠٠عام مصاص دما جيون جانكوك:العمر١١١عام مصاص دمايلا نبلش ملاحظة:انا لا اكتب قصص مخلة للأداب
مال نجد الا ولد عتيبهتبدا قصتنا بعد قدوم بطلنا مع اخوانه و ولاده لي الديره بعد وفات والدته و تبدا رحلت بطلنا في الديرهعساف مفلحنجد محمدالكاتبه : هنوف العتيبي
🚫پایان یافته🚫چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه!بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوشش انداخت+دلم برای هیتت تنگ شده بود_اهههههژانر : اسمات . امگاورس . فلاف . رمنس . امپرگکاپل : ویمیننویسنده : jiwoon و Sh.s*قسمت توضیحات خونده بشه (میتونم بگم ۸۵ درصد این فیک همش سکسه😂)I love you🥺💕🫂
تهیونگ یه امگای سرزنده و اهل هنرو عکاسی..یه زندگی آروم و روتین روزانه که با اومدن برادرای دوقلوی جئون بهم میریزه...تغییر...خوب یا بد؟..کاپل:کوک ته ووک_ کمی یونمینژانر:رمنس_روزمره_کمدی_اسمات_امگاورس_تریسام🚫همونطور که گفتم تریسامه پس اگه دوس ندارید سمتش نیاید🚫
رح تكون احداث متشوقه جدا اذا انتم من محبين ابطال الكره حزينه و اكشن و العاطفه و كوميدي و رمنسيه ❤️فانت في المكان صحيح لا تنسوا تابعوني 💗
لی لی دختره دورگه ایرانی کره ای که بعد از سالها به ارزوش میرسه و ایدل میشه اما داستان اینجا تموم نمیشه.دختر داستان ما عشق رو تجربه میکنه عشقی ممنوعه:)..+میترسم خیلی میترسم اگه نزارن باهم باشیم چی_نترس دخترم تو ماله منی نمیزارم ازم جدات کنن:)ژانر:-رمنس-کمی طنز-هپی اندبرای دیدن چنل تلگرام میتونید bery56bery سرچ کنید و چنلو با همین اسم فیکشن پیدا کنید🩷
" پایان یافته"اون فقط یه دختر ساده بود که برای استخدام توی شرکتی به نام J.k ، درخواست داده بود غافل از اینکه اتفاقات دارکی درونش به وجود میادو افراد سردو ترسناکی داره که باعث میشه هر کسی مو به تنش سیخ شه همش تقصیر خودش بود که با پای خودش رفت تو تله و درگیر ماجراهای عجیبی شد ... حالا تو اون گودال عمیق وسط گیجی و نا آگاهی ناخواسته به کسی دل میبنده ... ___________________________شخصیت های اصلی : جونگکوک ، هه را ، شوگا ، جیمین ، مینانویسنده : راشلکاپل : استریت ( boy × girl )ژانر : انگست ، رمنس ، اسمات ، زندگی روزمرگی ، عاشقانه ، *قوانین و مقررات یه کشور . شغل ها و شخصیت ها هیچ ربطی به زندگی واقعیه ما نداره همه از ذهن نویسنده به وجود اومده ...
( کامل شده )تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟- از من چی میخوای جِی؟- تنها چیزی که ازت میخوام روندنِ صورت لعنتیمه!اسم: رِدرامکاپل اصلی: کوکویکاپل فرعی: هوپمینژانر: فیک چت، گنگستا، رمنس، اسمات، کمدی، درامنویسنده: هلن
تشان فتي بحب الموسيقى بس للاسف ما يقدر يكمل فيها بحب ليا صديقة الطفولة بس ولا مرة فكر يصارحها هي بنت مرحة و تحب الحياه بس مصابة بمرض في القلب علي امل انو يقدر يساعدها هل يواصل و اصير دكتور و يتابع مسيرة اهلو و يتحمل مسولية المستشفيات اللي تورثوها عن اجيال او يحارب من اجل حلمو انو يصير ملحن.
کاپل: هونهانژانر:امگاورس. امپرگ. رمنس. انگست. اسماتنویسنده:Mahi01 روزهای آپ: جمعههاسایت آپلود:Www.exohunhanfanfiction.blogfa.comکانال تلگرام: @hunhanerafanfic@exohunhanfanfiction