چنان برقصونمت که زیبایی رقصت به زیبایی و دلنوازی رقص بسمل بشه._میدونی رقص بسمل چیه؟معروفه به رقص مرگ .روی بدن بی سره طرف روغن داغ میریزن و چون خون هنوز تو بدن در گردشه و بدن داغه فرد شروع به چرخیدن دور خودش میکنه.منم این رقصو همون موقع که دره خونه رو پشتت بستی تجربه کردم.توام باید برقصی.باید مثل من با تموم وجود با مرگ برقصی تهیونگ.
تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟- از من چی میخوای جِی؟- تنها چیزی که ازت میخوام روندنِ صورت لعنتیمه!اسم: رِدرامکاپلها: کوکوی، هوپمینژانر: گنگستا، فیک چت، رمنس، اسماتآپ تایم: دوشنبهها و پنجشنبههانویسنده: هلن
از کاپل ویکوک و کوکوی وانشات مینویسم⚠️توجه⚠️▪اگر سنتون کمتر از ۱۸ ساله و علاقه ای به ژانر اسمات ندارین توصیه میکنم از همین الان نخونیدش▪نویسنده: Hwang_jiwoo
مقدمه:اگه کتاب زندگی جلوتون باز باشه چی مینویسین؟اتفاق های قشنگ؟موفقیت؟زندگی شاد؟جونگکوک هم نوشت..از گذشته ، حال و آینده اشاما حتی اگه خودت سرنوشت خودت رو رقم بزنی بازم همه چی قشنگ نیست..جونگکوک نمیتونست بخاطر تهیونگ خودخواه باشه..پس داستانش رو عوض کرد../_/_/_/_/_/_/چکیده ای از کتابِ جونگکوک:+این قانون طبیعته نه؟اینکه وقتی مطمئن میشیم یه نفر دوسمون داره اذیتش میکنیم..هرکاری میکنیم تا بهش بفهمونیم چقدر انتخابش اشتباه بوده.همیشه ترک میکنیم و شکسته های قلب بقیرو نمیبینیم... _نمیتونی منو قضاوت کنی..من مایل ها با همون خورده شکسته های تو پام راه رفتم.همیشه اونی که ترک میشه بیشترین اسیب رو نمیبینهمیدونی برام چقدر سخته بخوام دوباره از دستت بدم؟اما اینبار دلیلش خودتی..چون منو نمیخوایدوستم نداری.. +دوست دارم 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯/𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭-𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜-𝐬𝐦𝐮𝐭
《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》_______________________________________________________پارت های کوتاهGenre : School life- fluff-Homosexuals romanceCouple : Yoonmin _ VkookWriter : Filosofia_______________________________________________________Start : 2022 / 01 / 31Finish : 2022 / 02 / 22^امیدوارم لبخند رو به لب های قشنگتون هدیه بده^
اگه عاشق تصور کردن ویکــوک در نقش پــدر هستی، اصلا بامــزی رو از دست ندهفیکشــن: بــامــزی BAMZI کاپــل: ویـکـوکــ VKOOKژانـر: رمنــس❤️، فلــاف، اسمــات،درامنویسنـده: مهتــا═════════════════════════کی فکرش رو میکرد که تنها وارث شرکت بین المللی GOC که در تولید چرم حرف اول رو میزنه،عاشق جونگکوک؛پسرِ باغبونشون بشه و به همراهش از خونه فرار کنه و حتی سالها بعد باهمدیگه صاحب بچه بشن؟!جونگکوک چطور میتونه پیرمردی رو از همسرش جدا کنه که حتی روی رابطه جنسی بین نوه اش و جونگکوک قدرت و اختیار داره و تهیونگ رو وادار میکنه تا به میل خودش با کوک خشن رفتار کنه؟با من همراه شو تا جواب تمام سوالاتت رو بگیری و همچنین یه فیکشن کیوت و درام بخونی که امپرگ نیست اما خانواده کیم رو با وجود یه بچه کامل میکنهخــلاصــه:تهیونگ: تنها میرم!جونگکوک:چرا؟تهیونگ با شیطنت کالسکه پسرشون؛ جیمین رو رها کرد تا جونگکوک، اون رو به جاش بگیرهتهیونگ: چون دیدن یه سری صحنه ها برای کودکان ممنوعه!جونگکوک تکخند ناباورانه ای زد و به خودش و جیمین کوچولو اشاره کردجونگکوک: منو با این فسقلی یکی میدونی؟تهیونگ لپ همسرش رو کشید و سپس بوسه ای به وسط ابروهای گره خوردش زدتهیونگ:تو حتی گاهی
_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوستپسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همهاشون رو نامعلوم میکنهو کیم تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافهداره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟
تهیونگ یه راک استار خیلی معروف و خفنه کوک از اهنگ هایی که توش داد میزنن متنفره ولی خوب کوک تو یه بخشی استعداد دارهو تهیونگ و میشناسه و ازش متنفره چون فقط تو اهنگاش داد میزنه وسعی میکنه سکسی باشه
|انتقام|تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه__________جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد!__________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت.بچه هات؟! جونگکوک؟! اون دوتا طفل معصوم نطفه های حرومزاده ی همسرش بودند؟!__________گوشه ی دیوار کز کرده،به جونگکوک که چهره اش به طرز خطرناکی عوض شده بود،خیره شد!جونگکوک:«بهت گفته بودم اون روی سگ منو بالا نیار!!!!»couple:taekook(اصلی),yoonmin,....Genre:smut,mystery,horror,(ازدواج اجباری),slice of life, روانشناختی,🔞written by heyli شروع آپ"12 آگوست 2023"/22مرداد 1402پایان آپ"...."هشدار!!داستان پره بگاییه وازلین به همراه خود داشته باشین!!!!"ستاد مبارزه با پارگی"بچه مچه نیاد🚷
سلام؛ من تو این بوک صرفا داستانهایی رو که بنظرم ارزش خوندن دارن رو معرفی میکنم و شما میتونید اونها رو تو ریدینگ لیست مربوط به همین بوک پیدا کنید.
-به چه حقی دستش دور کمرت بود؟ -ن..نمیدونمCapel:kookv & yoonmin & Hyonlixgenre: اسمات - امگاورس - دیگه؟ دوسش داشته باشین:)🩰🤍Please love it:)🤍🩰
سمفونی شماره شیش:جیمین یک داشنجو فیلم سازیه که به طور اتفاقی توی توییتر با سوژه ی جذابی رو به رو میشه، یک عمارت هشتاد ساله که رازی رو با خودش حمل میکنه..راز عشق کیم تهیونگ و جئون جونگکوک.جیمین به صاحب فعلی عمارت یعنی مین یونگی ایمیل میزنه که مشتاقه مستندی راجب ساکنان قبلی بسازه .در کمال تعجب مین یونگی قبول میکنه تا جیمین و همکارش هوسوک رو به عمارتش دعوت کنه و اونجاست که جیمین بیشتر از اون چیزی که فکر میکرد درگیر ماجرا میشه...!𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑪𝒍𝒂𝒔𝒔𝒊𝒄-𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕-𝑺𝒎𝒖𝒕𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌
فقط انگلیسی!خلاصه:همچی از جایی شروع شد که جئونجونگکوک تصمیم گرفت تو یه کتابفروشی برای راهنمای بخش کتابای زبان اصلی استخدام شه...ولی چیمیشه اگر اون بین آ بین روی یکی مشتریهای همیشگیشون کراش بزنه؟...-ژانر:آیو ، چتاستوری ، توییتر ، کمدی ، دانشگاهی ، عاشقانهکاپل اصلی:ویکوککاپلهای فرعی:سپ،چانبک،هیونلیکس،یوبین(یونجون و سوبین)،ناسا(نایون و سانا)،جنلیسا-روزهای آپ:شنبه ، چهارشنبه ، پنجشنبه ، جمعه(تا پارت ۲۰م هرروز آپ داریم)
☆ ووت و کامنت هنگام خواندن فیک فراموش نشه☆Name: My idol Main couple: Vkook Genres: Smut Angst Drama BDSM Romance Story by sheri Telegram channel: Everythingaboutbtss Up Time: Full+18[پارت ها طولانی هستند] ❌این داستان دارای صحنه ی خشن میباشد پس اگر روحیه ی شکننده ای دارید لطفا این بوک رو شروع نکنید❌"-مگه میشه فراموش کنم طعم خون رو ، اون هم وقتی که تو باعثش بودی؟ مگه میشه فراموش کرد قانون هایی رو که بدنم بهتر از ذهنم اونها رو بخاطر داره؟...من درد کشیدن رو فراموش نکردم تهیونگ...مخصوصا درد هایی رو که تو بهم هدیه دادی..."
وانشات چندین ورژنه جنگل خیالیاون جا و اون لحظه،زیر نور گرم خورشید و میون نسیم ملایم بهاری،بهار زندگیشون رسیده و بود شکوفه ی عشقشون،جوونه زده بود.انگار که خود طبیعت خبر از شروع دوباره ی زندگیشون میداد.خبر از "دوستت دارم" گفتن ها و "دوستت دارم" شنیدن ها.جنگل خیالی یه بار دیگه شده بود محل ملاقاتشون.انگار که با هم بودنشون،دیگه یه خیال محال نبود...🎄:.:🎄:.:🎄:.:🎄:.:🎄یه وانشات برای عید تو ورژنای مختلف❇نام وانشات⬅جنگل خیالی❇ژانر⬅عاشقانه،تخیلی،فانتزی،تاریخی،کمی انگست❇این وانشات صحنه خاصی نداره و میشه گفت تقریبا ورسه و مهم نیست کدوم کاپل رو ترجیح میدین فرقی نداره برای همین از هر کاپل فقط یه ورژن گذاشتمورژن های کاپل های چانبک/بکیول کایسو هونهان کریسهو کوکوی/ویکوک نامجین/جینجون یونمین/مینیون سپ/هوپگی هوپمین/مینهوپ نامکوک/کوکنام کوکمین/جیکوک تهگی/یونته دختری پسری جونگ کوک امیدوارم ازش خوشتون بیاد^-^
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ سالهی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چتاستوری، توییتر، ددیکینک، اسماتکاپل ↶«اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓«فرعی - سُپ»قسمتی از فیک ↶_از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد!_منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد!•روزِ آپ: یکشنبه ها•
خلاصه :تهیونگ يه نويسنده معروفه كه بعد از دوسال قرنطينه اولين فن ميتينگشو گذاشته و اونجا پسري ساده ولي زيبارو ملاقات كنه و بنظرتون بعدش چي ميشه؟ كاپل: تهکوک(ویکوک)ژانر:زندگي روزمره،هپي اند .
[Completed]خلاصه:تهیونگ، دانشجوی فعال و سرزندهی ترم آخر رشتهی نقاشی، مدتی بود که از پسر ساکت و آروم ترم پایینی رشتهی موسیقی خوشش اومده بود. چیزی تا پایان سالهای دانشجوییش باقی نمونده بود، باید شانسش رو امتحان و بهش اعتراف میکرد؛ خوششانس بود یا بدشانس؟ آیا این احساس، همون عشقی بود که همیشه به انتظارش نشسته بود؟ هیچکس از آینده با خبر نیست، تهیونگ هم از این قاعده مستثنی نبود. این شروع اتفاقهای خوب بود یا نوید دهندهی روزهای سخت و تاریک؟•کوکوی ایو•رمنس، انگست، اسماتWr: Hb
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.
یونگی ده سال پیش قید خونه و خانواده رو زد و با تنها داراییِ دختری که عاشقش بود به سئول اومد تا به آرزوهاش برسه .اما اتفاقات شخمی که این بین افتاد باعث شد این جدایی به ده سال بکشه ... حالا بعد از ده سال سرو کله تهیونگ داخل کمپانی پیدا میشه همراه با دختری که نیمه دیگه ی قلب یونگی رو همراهش داره ....خب حالا حتما فکر میکنید یونگی خان عشق بچگی و طاق میزنه و هر شب برنامه و تخت و پارتی ...باید بگم زرشک نخیر اگر نویسنده من و رفیقم هستیم که جون به عزرائیل نمیدیم چه برسه لب لی لی رو به یونگی ...ولی تا دلتون بخواد تهیونگ رو جونگ کوک و جونگ کوک رو دخترا و در آخر بازم جونگکوک رو تهیونگ ... کی به کیه 😔😂بله خلاصه که شبا که میخوابیم دیک جونگکوک بیداره . ما خواب خوش میبینیم اون دنبال سوراخه😁😂تا دلتون بخواد هم کاپل مخفی داره داستان .#taekook#kookv #vers#yoongi #namjoon #fanfaction#Jimin #jin#gay#yoonly#jungkook #Taehyung #jhope#shuga#darel#تهکوک#کوکوی#ویکوک#یونگی#تهیونگ #جونگکوک#شوگا#نامجون#جین#جیمین#جیهوپ#یونلی
یه موجود کوچولو یه شبه زندگیمو عوض کرد ..______کیم تهیونگ ، فرد ۲۶ ساله ای که خانواده شو تو ۸ سالگی از دست داده الان صاحب یکی از بزرگ ترین شرکت های جهانه کسی که همه با شنیدن اسمش سر خم میکنن ..اون یه آدم پولدار ، مقرراتی ، تنها ، سرد و خشک که کسی تاحالا لبخندشو ندیده چون اون کل خندش تو یه پوزخند خلاصه میشه ...______جئون جونگکوک یه پسر ۱۸ ساله ی بانمکی که نسبت به بقیه پسرا هیکل ریز تر و ظریف تری داره ..اون کسیه که پدرشو تو بچگی از دست داده و مادرش برای پول هر کاری میکنه و بنظرش جونگکوک مایه ننگ و خجالتش ...______نام : تغییر بزرگ ژانر : عاشقانه ، کمدی ، روزمره ، درام کاپل : ویکوک وضعیت : کامل شده
جونگکوک یه بتای مهربون میخواست ولی نیمه گمشدش الفایی خشن و با مشکل کنترل خشم بود "اهان ولی این درک احساسات چی هست؟"
+بنظرت دختره یا پسربه سختی نگاهش و از اون چهره دلنشین گرفت درحالی که کنار جیمین می نشست گفت: نمیدونم...جیمین لب گزید و اروم دستش و به سمت پایین تنه اون موجود برد با لمس بر امدگی بین پاش با ترس و هیجان دستش و عقب کشید و رو به نگاه منتظر کوک با چشمای گشاد شده تند تند لب زد:فاااک اون پسره پسره کوک اون پسره واقعا پسره؟ جونگکوک ناخودآگاه گفت: لعنت..! برای پسر بودن زیادی خوشگله..! ༺༻ ༺༻ ༺༻༺༻کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:؟ژانر:فانتزی-کمدی-سفر در زمان-تاریخی-رومنس
"این پایان دردناک در کنار من شروع شد...زیر برگ های من...در آغوش من...و در اقیانوس سایه های من..."-خاطرات بیدژانر: 🌿رمانتیک-درام-ملودرام🌿کاپل: 🍡تهکوک/کوکوی🍡وضعیت: 🦋درحال پخش🦋
[فقط امروز]تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدات کنم؟{اتمام یافته}کاپل اصلی:ویکوککاپل فرعی:؟؟؟ژانر:مینی فیک،فانتزی،رمنس،اسمات،اسلایس آو لایف،مدرسه ای،مدرن